واژهایرانی وجدان از واژه اوستایی vī-čina-* (وی=وا+چین=چیدن)به معنای بازشناختن تشخیص تمیز دادن to discern distinguishبه دست آمده که wizīdan*(وی+چی-ژی+دان چون گلدان از ریشه دا همخانواده با اندام و دادن) شکل دیگر آن درپارسی میانه است.
*بنمان:
DifferentModes of Rendering Avestan into Pahlavi by David Buyaner
ریشه واژه کلمه لغت ، ژولش ، کارژول ، ژول ، شولاندن ، ژولاندن ، افژول
واژه ,دادن ,وی ,ریشه ,وجدان ,different ,در پارسی ,آن در ,دیگر آن ,پارسی میانه ,میانه است
درباره این سایت